در فراق دوست

دلم قرار نمی گیرد از فغان ، بی تو

سپندوار ، زکف داده ام عنان ، بی تو

ز تلخ کامی دوران نشد دلم فارغ

ز جام عیش ، لبی تر نکرد جان بی تو

چو آسمان مه آلوده ام ز دلتنگی

پر است سینه ام از اندُه گران بی تو

نسیم صبح نمی آورد ترانه ی شوق

سر بهار ندارند ، بلبلان بی تو

لب از حکایت شب های تار می بندم

اگر امان دهدم چشم خونفشان بی تو

از آن زمان که فروزان شدم ز پرتو عشق

چو ذرّه ام به تکاپوی جاودان بی تو

گزاره ی غم دل را مگر کنم چو «امین»

جدا ز خلق ، به محراب جمکران بی تو

مقام معظم رهبری